تست خودشیفتگی!

جملات زير را از ۱ تا ۵ درجه بندي كنيد . به طوري كه به هر كدام از جملاتيكه اصلا صحيح نمي دانيد عدد ۱ ، و به جملاتي كه خيلي صحيح مي دانيد عدد ۵ را اختصاص دهيد:

۱- من خيلي دوست دارم از من عكس بگيرند.

۲- همواره در مورد سنم حقيقت را بيان مي كنم

۳- تلاش مي كنم موهاي سفيدم را پنهان كنم

۴- از كانون جلب توجه ديگران بودن لذت مي برم

۵- نمي خواهم به طور غير رسمي صحبت كنم

۶-به آراستگي خود حتي زماني كه تنها هستم ، اهميت ميدهم

۷- همواره وزن خود را تحت نظر دارم

۸- به طور منظم ورزش مي كنم

۹-دوست ندارم هيچ قسمت از بدنم را تغيير دهم

۱۰- در مورد هيچ قسمتي از بدنم احساس شرم نمي كنم

۱۱- از لخت شدن در يك اطاق تعويض لباس عمومي باكي ندارم

 

حال امتیازات خود را جمع کنید و نتیجه تست را در ادامه مطلب مشاهده کنید.

 

مطالب مرتبط:

یه تست روانشناسی جالب

تست روانشناسی جالب 2

چقدر هیجان نیاز دارید ؟ (تست) 

تست روانشناسی روانشناسی جالب 4

تست هوش و IQ جدید ماه(بسیار دقیق)

دست خط شما میتواند گویای قسمتی از شخصیت شما باشد!

خودتونو بسنجید!

شخصيت خود را با چند سوال كوتاه بشناسید

رنگ لباس خبر می‌دهد از سر درون!

ادامه نوشته

بازسازی اعتماد به نفس

بسیاری از عقاید ما تنها به این دلیل شکل می گیرند که بیش از اندازه به گوش ما میرسند به همین دلیل شروع می کنیم به پذیرفتن آنها.

 

آیا تا به حال چنین اتفاقی برای شما روی داده است؟

ریسکش را قبول نموده و موهایتان را کوتاه میکنید. واقعا جذاب و زیبا میشوید. روز بعد خانه را به قصد محل کار ترک می کنید و در راه به خود می گویید: "خیلی خوشحالم از این که موهامو کوتاه کردم، عاشقشم، واقعا زیبا شدم." شما به دفتر کار خود می رسید و وارد آسانسور میشوید به طور اتفاقی یکی از همکارانتان را نیز در داخل آسانسور می بینید، ناگهان او اخم هایش را در هم میکند و میگوید "آه، تو موهاتو کوتاه کردی؟ چی باعث شد همچین کاری بکنی؟!" در این جاست که شما دست هایتان را بر روی سرتان می گذارید و حاضرید هر کاری انجام دهید تا یک کلاه به شما بدهند. احساس بدی به شما دست می دهد. واقعا چرا باید می رفتید و موهایتان را کوتاه می کردید؟

این روزها اعتماد به نفس برای خانم ها تبدیل به مقوله بسیار مهمی شده است. وجود مانکن های لاغر و انتظاراتی که از مادران امروزی میرود واقعا انسان را به تعجب وا می دارند. اما تعجب آورتر از آن این است که نظرات دیگران چقدر سریع در افراد تاثیر می گذارند و اعتماد به نفس افراد تا چه حد کاهش پیدا کره است. چنین مسئله ای برای من در دوران دبیرستانم اتفاق افتاد. یک گروه چهار، پنج نفری بودند که هر روز مرا تمسخر می کردند و به من می گفتند که زشت و احمق هستم. من هم بعد از مدتی شروع کردم به باور کردن حرف های آنها.

این اصلا مهم نبود که پدر و مادر من هنوز هم عاشقانه یکدیگر را دوست می داشتند و خانه ما سرشار از شوق و شور و محبت بود، این اصلا اهمیت نداشت که تمام نمره هایم بالا بودند و دوستی داشتم که از سال سوم با هم بودیم. آنها به من می گفتند که هیچ ارزشی ندارم و من نیز تمام گفته هایشان را به طور کامل پذیرفته بودم. اعتماد به نفس من رفته رفته تحلیل پیدا می کرد و این امر باعث آزار من می شد.

اثرات کمبود اعتماد به نفس

در آن زمان چون اعتماد به نفسم خطشه دار شده بود و اطمینان خاطرم را به کلی از دست داده بودم از صحبت کردن با دیگران چه در کلاس یا جمع های دوستانه و یا حتی در راهروها نیز خودداری می کردم. از ساعت نهار وحشت داشتم و هیچ گاه به داخل نهار خوری نمی رفتم و فکر کلاس های نمایش گروهی مرا دیوانه می کرد. من از جمع های دوستانه طرد شده بودم و خنده از روی لبانم رخت بر بسته بود.

متقاعد شده بودم که فرد بی ارزشی هستم. اگر چه همیشه نمره هایم از 90 به بالا بود اما در روزهای امتحان استرس شدیدی مرا فرا می گرفت. سعی می کردم که تا می توانم خودم را از نظر دیگران مخفی نگه دارم. تصور می کردم اگر وجودم را پنهان کنم دیگر هیچ کس نمی تواند مرا آزار دهد. این شرایط همچنان ادامه داشت و لازم بود که من راهی پیدا کنم تا از شر آن خلاص شوم. اما چیزی نبود که به من کمک کند زیرا مشکل اساسی خود من بودم. حتی گاهی اوقات به خودکشی فکر می کردم. البته در مورد فرار از خانه فکر نمی کردم زیرا باز هم نمی توانستم از خودم رها شوم. من عملا ترسیده بودم. این اتفاق ممکن است برای بسیاری از افراد روی دهد.

 

درمان

برای من هیچ چیز عوض نشد تا زمانیکه دبیرستان خود را تغییر دادم. درست است که در این مرحله تهدیدها خاتمه یافته بودند اما من هنوز مجبور بودم که با خودم روبرو شوم. فرار کاری را از پیش نمی برد. تنها تغییر صحنه ای که در آن هستیم باعث بازگرداندن اعتماد به نفس نمی شود، بلکه باید دیدگاه هایمان را نسبت به زندگی تغییر دهیم.

 

تابستان همان سال من با گروهی از افرادی که در جلسه مدیتیشن با آنها آشنا شده بودیم به یک کنفرانس دعوت شدم. من پاسخ تمام سوالاتم را درست در جایی پیدا کردم که اصلا فکرش را هم نمی کردم. در آن جلسه من به این نتیجه رسیدم که خداوند مرا خیلی دوست دارد. در آنجا بود که به ارزش های روحی خود پی بردم و توانستم برای بار دیگر اعتماد به نفس از دست رفته ام را باز یابم و حالت عادی پیدا کنم. من در ابتدا نقاط مثبت خود را پیدا کردم و بر روی آنها کار کردم تا به نتیجه رسیدم.

 

هنگامیکه شما علایق خود را از دست دهید و از دوست داشتن دست بکشید قطعا دنیا برای شما تبدیل به یک مکان ترسناک می شود.

 

در حال حاضر من در زندگی خود امید دارم چیزی که قبلا وجود نداشت، من برای بقای خود تلاش می کردم اما همین امر باعث می شد تا از پا در آیم. زمان بسیار زیادی طول کشید تا توانستم دوباره به حقیقت باز گردم و درک کنم که خداوند هیچ وقت مرا فراموش نکرده بود. سال دوم دانشگاه بودم که این پیام آسمانی را خواندم و واقعا به آن ایمان پیدا کردم :

 

"من تو را انتخاب کردم و هرگز تو را طرد نخواهم کرد پس هراسی به دل راه مده چرا که من همیشه با تو می مانم، وحشت نداشته باش زیرا که من پروردگارت هستم. من توان تو را می افزایم و در همه امور یاریت می کنم و تو همیشه تحت حمایت دستان پرهیزکار حق خواهی بود."

 

من کیستم؟ پرسیدن این سوال در صورتیکه شما خودتان را دوست نداشته باشید خیلی وحشتناک است. اما من پاسخ آنرا می دانم: زنی هستم که خداوند عاشق اوست. شما هم می توانید جوابی مشابه پاسخ من پیدا کنید به این دلیل که شما هم برای خداوند با ارزش هستید. او شما را بسیار زیاد دوست میدارد. شما همین حالا نیز با اتکا به نیروی ایمان و از طریق عبادت می توانید با خداوند ارتباط برقرار کنید. عبادت گفتگو با پروردگار است. خداوند همیشه از درون قلب شما آگاه است و هیچ نیازی به نطق های طولانی ندارد زیرا او همیشه با شما و همراه شماست.

________________________

 

اگر از نداشتن اعتماد به نفس و کمرویی رنج می برید و از صمیم قلب خواستار تغییر درونی و جهش اعتماد به نفس خود هستید مطالب تکمیلی و پیوسته زیر را حتما بخوانید:

برای افزایش اعتماد به نفس نیاز به تایید دیگران دارید؟؟

تبدیل انتقاد به نفس به اعتماد به نفس

راه های افزایش اعتماد به نفس

اعتماد به نفس خود را افزایش دهید

اعتماد به نفس و ارتقای وضعیت زندگی

کمرویی و راه های درمان آن

تبدیل "انتقاد به نفس" به اعتماد به نفس"

اعتماد به نفس مقوله ای است که برای تک تک انسان ها از ارزش و اهمیت بسیار زیادی برخوردار می باشد. زمانیکه صحبت از استرس و تنش های فراوان به میان میآید، اعتماد به نفس معمولاً یکی از خصوصیات افراد حرفه ای به شمار می رود. گرچه اعتماد به نفس از اهمیت فراوانی برخودار می باشد، اما مسئله ای که مطرح می شود، این است که چگونه می توان به طور واقعی اعتماد به نفس را ایجاد کرد و آنرا زنده نگه داشت؟

 

یکی از جنبه هایی که می توان از آن منظر به اعتماد به نفس نگاه کرد، این است که هر فرد در خلوت و تنهایی، با خودش چگونه صحبت می کند. به طور تقریبی هر فرد به طور روزانه در حدود 300 تا 400 مرتبه کارهای فردی اش را ارزشیابی می کند. متاسفانه برای بیشتر افراد این ارزیابی ها با آنچه از خودشان انتظار دارند، فاصله بسیار زیادی دارد و بیشتر ارزشیابی ها شکل انتقاد به خود می گیرند. تحقیقات گویای این مطلب هستند که در یک فرد معمولی، 80% از این ارزیابی ها جنبه منفی دارند، و تنها 20% از آنها مثبت می باشند.

 

اگر یک اشتباه معمولی کرده باشید، حداقل 45 دقیقه در مورد آن خودتان را سرزنش میکنید: "واقعاً احمقانه بود، نمی توانم باور کنم که این حرف از دهان من درآمده باشد، همه آنها داشتند مرا نگاه می کردند، احتمالاً وقتی امشب به خانه بروند، همه شان در مورد من صحبت خواهند کرد!" اگر هم کارتان در این حد، بد نبوده باشد، باز هم یک منشی مخصوص پرونده های کارهای اشتباه  دارید که در قسمت ذهن، مشغول به فعالیت می باشد. در این مواقع او دست به کار می شود و فایل های قبلی را چک میکند: "اجازه بدهید که موارد قبلی را بررسی کنم، بله فکر می کنم شما احمق هستید! در حقیقت هر روز بدتر از روز گذشته عمل می کنید، آن روزی را به یاد می آورم که...." بیشتر ما تبحر خاصی در خار شمردن خودمان داریم و کمتر قادریم که احساس خوبی در خودمان ایجاد نماییم.

 

حتی اگر زمانی از راه برسد که خودتان را به خاطر کار خوبی که انجام داده اید مورد تشویق قرار دهید، باز هم این امر برای مدت زمان زیادی به طول نمی انجامد. ما معمولاً عادت کرده ایم که ارزش موفقیت هایمان را دست کم بگیریم: "من خوش شانس بودم!" و یا "همه چیز به زمان مربوط می شود، من باید این کار را یک هفته پیش انجام می دادم!" و "شاید فرد دیگری می توانست این کار را خیلی بهتر از من انجام دهد." آخرین باری که کار خوبی انجام دادید و از شدت خوشحالی نتوانستید پلک بر روی هم بگذارید به چه زمانی باز می گردد؟ هیچ وقت!

 

البته هر چند از درون، خودمان را انتقاد می کنیم، اما در عین حال سعی می کنیم که در پیش روی دیگران خود را به بهترین نحو جلوه دهیم. معمولاً طوری خودمان را نشان می دهیم که دیگران احساس کنند ما در حدود 90% در کارهایمان به صورت مفید و مؤثر عمل می کنیم، و در پیش روی آنها قبول می کنیم که انجام اشتباه های گاه و بی گاه، از خصوصیات انسان ها به شمار می رود. شاید بتوانید دیگران را گول بزنید، اما نمی توانید خودتان را فریب دهید. زمانیکه شما چیزهایی را که از خودتان می دانید با چیزی که دیگران در جمع از شما می دانند، مقایسه می کنید، درست در آن زمان است که احساس شکست عمیقی به شما دست می دهد. زمانیکه به سمت انتقاد فردی روی می آورید، نهایتاً به دنبال عزیزان، شرکا، دوستان و رئوسایی می گردید که خاطر شما را از خودتان جمع کنند و حس اعتماد به نفسی را که ندارید به شما هدیه کنند. متاسفانه در شرایطی که شما اعتماد به نفس خودتان را در گرو سخنان دیگران بگذارید، آنوقت کنترل شخصی از دست شما خارج شده و دیگران آنرا کنترل خواهند کرد. اگر آنها از تایید کردن شما دست بردارند، آنگاه به شما احساس بی فایدگی دست خواهد داد، اعتماد به نفستان از هم پاشیده شده و احساس وابستگی بیشتری میکنید.

 

شما نباید آنطوری که با دیگران صحبت می کنید با خودتان هم به همان طریق صحبت کنید! شاید اینطور بگویید که : "تو این کار را انجام دادی؟ تو احمقی! آیا کسی تو را دید؟ بله تو را دیدند! آیا آنها می دانند که من تو را می شناسم؟ منظورم اینه که یاد آن زمانی افتادم که......" چه کسی یک همچین دوستی می خواهد؟ اگر یک مدیر با کارمندش آنطوری که شما با خودتان صحبت میکنید، حرف بزند، کارمند می تواند به راحتی از مدیرش شکایت کرده و پیروز شود. درون شما هم این استحقاق را دارد که به خوبی با آن رفتار کنید. یاد بگیرید که فضایی را به اشتباهاتان نیز اختصاص دهید و آنها را به عنوان تجربه در مراحل بعدی زندگی به کار بندید.

 

هر چند اشتباه، جزئی از زندگی است، اما ما باید راههای را پیدا کنیم که بدون ضربه زدن به استعدادهایمان تنها از انتقادهای سازنده بهره بگیریم. طوری به انتقاد کردن نگاه کنید که گویی قصد دارید به عنوان اطلاعاتی در زمنیه بهبود  و به موفقیت رساندن خودتان استفاده کنید. هدف شما محکوم کردن و یا سرزنش نفستان نیست؛ بلکه باید به وسیله انتقاد، برای آینده خودتان یک پشتیبان محکم درست کنید که به شما اجازه دهد که فردا خیلی موثر تر از امروز عمل کنید!

 

"اسکات ادم" نقاش فیلم کارتونی "دیلبرت"، با توجه به این دیدگاه، با هم گروهی ناشی تنیس خود برخورد کرد، ماجرا را از زبان خودش بشنویم: "در یکی از تورنومنت ها تنیس با خانمی هم گروهی شده بودم که به تازگی بازی تنیس را یاد گرفته بود. هر بار که یکی از توپ را خراب می کرد، رو به من می کرد و انتظار داشت که من ناراحت و نا امید شوم و با عصبانیت با او برخورد کنم؛ اما من به جای خشم و ناراحتی، نقشه بعدی را با او در میان می گذاشتم و حرکات مفیدتر را به وی آموزش می دادم. با انجام چنین کاری من یک پیغام مهم را به او یاد می دادم: گذشته مهم نیست. من به هیچ وجه قصد نداشتم که او را با تشویق های توخالی و بزرگ کردن های بی مورد بالا ببرم، چرا که این کار راه به جایی نمی برد و اغلب نتیجه خاصی در بر ندارد. اما می دانستم که اگر او بخواهد بیش از اندازه به اشتباهاتش فکر کند، امکان بروز مجدد اشتباه چند برابر می شود به همین دلیل اغلب بر روی اهداف آینده توجه داشتم و حرکات بعد را با او تمرین می کردم. خود او نیز تمایل بیشتری به انجام این کار نشان می داد. پس از گذشت چند روز توانایی های او به طور باور نکردی افزایش پیدا کرد و در نهایت توانستیم برنده تورنومنت شویم."

 

شما هم با خودتان باید همینطوری رفتار کنید. مانند اتومبیلی که در حال پیشروی به جلو است و در آن هیچ گونه ترمزی وجود ندارد. اگر شما وقت زیادی را صرف نگاه کردن به آینه عقب بکنید، ممکن است به درختی که در مقابلتان وجود دارد برخودر نمایید. در حقیقت به همین دلیل است که آینه عقب خیلی کوچک تر از آینه جلو می باشد. تمرکزتان را از آینه عقب بردارید و بیشتر بر روی آینده رانندگی خود تمرکز کنید؛ سعی کنید به هر نحوی که شده خودتان را از حمله های شخصی شایع دور کنید. از یک پشتیبانی مطمئن درونی بهره بگیرید. چرا کاری را انجام دادید که کنترل کافی بر روی آن نداشتید؟

 

قبول اینکه یکبار در زندگی اشتباه کردید، خیلی راحت تر و بهتر از این است که قبول کنید خودتان یک اشتباه هستید. من قصد جسارت ندارم، اما برای خودم هم این امر پیش آمده که مشغول رانندگی در بزرگراههای تهران بودم و احساس خوبی نسبت به خودم نداشتم. مطمئنم که برخی از رانندگان دیگر نیز یک چنین احساسی، درست شبیه به من داشتند؛ آنها حتی توان نداشتند که برای دوستانشان هنگام خداحافظی تمام انگشت های دستشان را تکان دهند.

 

پس از اینکه مشکل بخصوصی را شناسایی کردید، می توانید با مطرح کردن 2 پرسش از خودتان بیش از پیش بر روی آینده تان تمرکز کنید: اول چه کاری می توانید برای تصحیح مشکل انجام دهید؟ اگر هر گونه عمل سازنده  و یا عذر خواهی می تواند مشکل شما را حل کند، زمانی را فقط به این کار اختصاص دهید؛ و پرسش دوم که مهمتر هم هست: اگر قرار است که در آینده مجدداً چنین مشکل مشابهی برایتان رخ دهد، چگونه قصد دارید آنرا کنترل نمایید؟ اگر شما یک دوست و یا همکار با معرفت و ارزشمند دارید، می توانید از او کمک گرفته و مشورت بخواهید. اگر هم ندارید، عقاید خود را بر روی یک کاغذ بنویسید و این سؤالات را از خودتان بپرسید و حتی الامکان از انتقادهای شخصی خودداری کنید. زمانیکه از گذشته خود چیزهایی یاد بگیرید و بر روی استراتژی های جدید تمرکز کنید، می توانید به راحتی در بازی زندگی موفق شوید.

 

اعتماد به نفس زمانی در شما ایجاد می شود که بتوانید از اشتباهات خود درس بگیرید و آنها را کنار بگذارید تا به موفقیت دست پیدا کنید. به چالشی که در مورد یاد گرفتن از اشتباهات فردی مطرح می شود، خوش آمد بگویید چرا که آنها مانند شن ریزه هایی هستند که شما را آماده تغییر می کنند و سبب میشوند تا قدم های بعدی را محکم تر بردارید. سعی کنید در پایان هر روز خودتان را ارزیابی کرده و میزان کارایی خودتان را تخمین بزنید. از تقویم شخصی برای ضبط موفقیت های خود استفاده کنید، ممکن است شما برنده باشید و خودتان هم متوجه نشوید و یا به زودی از یادتان برود بنابراین یادداشت کردن را از خاطر فراموش نکنید .

________________________

 

اگر از نداشتن اعتماد به نفس و کمرویی رنج می برید و از صمیم قلب خواستار تغییر درونی و جهش اعتماد به نفس خود هستید مطالب تکمیلی و پیوسته زیر را حتما بخوانید:

 برای افزایش اعتماد به نفس نیاز به تایید دیگران دارید؟؟

بازسازی اعتماد به نفس

راه های افزایش اعتماد به نفس

اعتماد به نفس خود را افزایش دهید

اعتماد به نفس و ارتقای وضعیت زندگی

کمرویی و راه های درمان آن

برای افزاش اعتماد به نفس نیازبه تاییددیگران دارید؟

یکی از عقاید متداول بین اکثر مردم این است که، اگر بقیه آدم ها تاییدتان نکنند، شما فردی بی ارزش هستید.

یکی از بزرگترین موانع برای افرادی که می خواهند اعتماد به نفسشان را بالا ببرند، نیاز مبرم آنها به تایید و تصدیق دیگران است. آنها احساس می کنند اگر کسی به آنها نگوید که چه کار محشری انجام داده اند یا چقدر عالی بوده اند، حتماً به اندازه ی کافی خوب نبوده اند. آنها به خودشان ایمان ندارند و نیاز دارند که کسی را پیدا کنند که آنها را باور داشته و تاییدشان کند.

مشکل اینجاست که وقتی به خودتان اعتماد داشته باشید، دیگر مهم نخواهد بود که بقیه در مورد شما چه نظری دارند و چه می گویند، چون مهمترین فرد خودتان هستید.

شما دائماً دنبال افراد بیشتر و بیشتری هستید که بگویند با ارزشید. این جستجو آنقدر ادامه پیدا می کند تا کسی را پیدا می کنید که دقیقاً نظر خودتان را در مورد شما داشته باشد؛ یعنی اعتقاد داشته باشد که شما فردی کاملاً شکست خورده و ناتوان هستید. بعد از این حتی اگر یک میلیون انسان هم شما را تایید کرده باشند، دیگر برایتان مهم نخواهد بود و فقط آن اظهار نظر منفی در ذهنتان خواهد ماند.

 

همه چیز در خودتان است

تاییدی که به آن نیاز دارید باید از جانب خودتان باشد و این فقط زمانی میسر خواهد شد که دست از جستجوی تایید دیگران بردارید و برای خوب کردن خودتان زمان بگذارید.

گاهی فقط هوشیاری از اعمال خودتان بهترین درمان برای شما خواهد بود. پس برای خودتان زمان گذاشته و و به بررسی احساساتتان بپردازید و ببینید که چرا و از کجا آمده اند. وقتی اینکار را انجام دادید، دیگر برای آن احساس خاص، نیازی به تایید دیگران نخواهید داشت.

آزادی

آن لحظه ای که ناگهان متوجه می شوید که دیگر نیازی به تایید دیگران ندارید برایتان غیرقابل باور خواهد بود. آرامشی غیرمنتظره در وجودتان ایجاد می شود که آن را سراسر لذت می کند. مثل این می ماند که ناگهان از یک کابوس بیدار شده اید و الان آزادید که فقط خودتان باشید. کل زندگیتان یکباره تغییر خواهد کرد. و می بینید که برای اولین بار در زندگیتان حس "راضی" و "خوشحال" بودن را درک می کنید.

اما چطور باید به جایی برسید که دیگر نیاز به تایید یا خوشامد دیگران نداشته باشید؟ شاید خودتان هم خبر نداشته باشید که کل زندگیتان تلاشتان بر این بوده است.

 

چطور تایید دیگران را جلب می کنید؟

 

خوب، اول باید بفهمید که چطور تایید دیگران را جلب می کنید. مثلاً:

 

آیا تا وقتیکه نفهمیده اید احساس دیگران درمورد نظراتتان چیست، درمورد چیزی نظر نمی دهید؟

 

آیا معمولاً بهانه هایتان برای بهتر نشان دادن خودتان است؟

 

آیا قبل از اینکه هر تصمیمی بگیرید، نظر همه را می پرسید؟

 

آیا خیلی نگران وضعیت لباس پوشیدن خود هستید؟

 

آیا فکر می کنید خیلی خجالتی هستید و نمی دانید که در جمع چه باید بگویید؟

 

آیا به کسی جواب منفی نمی دهید چون می ترسید که درمورد شما چه فکری بکنند؟

 

آیا دائماً در حال خوشنود کردن و راضی نگهداشتن دیگرانید؟

 

آیا خرید میکنید که بقیه فکر خوبی درمورد شما داشته باشند؟

 

آیا همه ی کارهایتان را فقط برای تحت تاثیر قرار دادن بقیه انجام می دهید؟

 

اینها چند راه متداولی است که احتمالاً برای جلب تایید دیگران از آن استفاده می کنید.

 

یک علامت مهم

علامت مهمی که نشان می دهد شما در جلب تایید دیگران هستید این است که دفعه بعدی که با کسی برخورد دارید ببینید آیا احساس پریشانی و اضطراب به شما دست می دهد و در عذابید؟ از خودتان بپرسید آیا این احساس برای جلب تایید و خوشامد دیگران است؟ لازم نیست این آدم حتماً کسی باشد که بشناسید، می تواند یک فرد کاملاً غریبه باشد.

وقتی کاری انجام می دهید یا حرفی می زنید که دیگران را خوشنود کنید یا آنها را تحت تاثیر قرار دهید یا بخواهید کنترشان کنید، احساسی توام با ترس، و درد خواهید داشت. پس اگر شما هم در برخورد با دیگران چنین احساسی را تجربه کردید، میتواند نشانه ی این باشد که خودتان را برای جلب آن تایید و تصدیقی که در خودتان نمیتوانید پیدا کنید، آزار می دهید.

 وقتی فهمیدید که برای تحت تاثیر قرار دادن و راضی کردن دیگران چه می کرده اید، میتوانید بفهمید که کدام جنبه از شما نیاز به درمان و بهبودی دارد.

 حتی متوجه می شوید که چقدر از آدم های اطراف شما هم برای جلب رضایت و خوشنودی دیگران خودشان را در چنین مخمسه هایی می اندازند. و شگفت زده خواهید شد که تنها نیستید

________________________

 

اگر از نداشتن اعتماد به نفس و کمرویی رنج می برید و از صمیم قلب خواستار تغییر درونی و جهش اعتماد به نفس خود هستید مطالب تکمیلی و پیوسته زیر را حتما بخوانید:


تبدیل انتقاد به نفس به اعتماد به نفس

بازسازی اعتماد به نفس

راه های افزایش اعتماد به نفس

اعتماد به نفس خود را افزایش دهید

اعتماد به نفس و ارتقای وضعیت زندگی

کمرویی و راه های درمان آن

راههای افزایش اعتماد به نفس,چگونه اعتماد به نفس تان را باز یابید؟؟

آیا معمولاً توانایی های خودتان را زیر سوال می برید؟ آیا برای این عدم اطمینان به خود توجیهی دارید یا فقط به دلایل واهی این کار را می کنید؟

 

اگر اینطور است، احتمالاً شما دچار کمبود اطمینان و اعتماد به نفس هستید. تا همین لحظه افراد بسیاری هستند که از همه تواناییهای خود به طور کامل استفاده نمیکنند،ممکن است شما هم یکی از همین افراد بوده و به جای انجام کارهای مفید و سودمند، همیشه مشغول فکر کردن به این مسئله هستید که چه زندگی بیمصرفی دارید و چقدر محیط اطرافتان کسل کننده است.

اگر چه ممکن است که کمی از خود دور افتاده باشید و ارزش خود را فراموش کرده باشید، اما هیچگاه برای تغییر دیر نیست. 

اعتماد به نفس چیست؟

اعتماد به نفس به میزان علاقه، اطمینان و غروری که نسبت به خود دارید می گویند. اما همیشه افراد زیادی وجود داشته اند که به دلایل بسیاری زندگی را دو بعدی میبینند و به همین دلیل پیدا کردن توانایی های خودشان برایشان مشکل شده و زندگی برایشان بی معنی شده است.

 

هر چند ممکن است افرادی باشند که در هیچ زمینه ای اعتماد به نفس ندارند اما معمولاً کمبود اعتماد به نفس افراد در جنبه های بخصوص هر فرد است. به طور مثال، آنها که از لحاظ ظاهر اعتماد به نفس ندارند، زندگی اجتماعی برایشان بسیار دشوار خواهد شد. این افراد تصور خواهند کرد که در مجامع عمومی کسی به آنها توجه نخواهد کرد و مجبور خواهند شد که از اول تا آخر مجلس در گوشه ای تنها بنشینند. 

اگر این مسئله را در مقیاس کلی تر بررسی کنیم، فرد فاقد اعتماد به نفس ممکن است از انجام همه کارها سر باز زند و بی هدف باشد فقط به این دلیل که تصور میکند که توانایی انجام کاری را ندارد. اما الان دیگر زمانش رسیده است که این رویه را تغییر داده و این را باور کنید که شما قادر به انجام هر کاری که می خواهید هستید. 

ما اغلب معادله ها را به صورت وارونه می بینیم و فکر می کنیم که اعتماد به نفس را باید از طریق دیگران بدست آوریم در حالیکه این اعتماد به نفس ما است، توانایی ما در ارزشمند نگاه داشتن خود، عکس العمل ما نسبت به تصویری که در آینه می بینیم.

 چه چیز منجر به فقدان اعتماد به نفس می شود؟

اعتماد به نفس پایین ممکن است درشرایط مختلف ایجاد شود. در محیط های اجتماعی ممکن است با افرادی سر و کار داشته باشید که شما را تحقیر می کنند. وضعیت ظاهریتان نیز تا حد زیادی در این زمینه موثر است.

 

محیطی که در آن به دنیا آمده و پرورش یافته اید نیز بسیار روی اعتماد به نفس شما تاثیر دارد. بچه ای که هیچ وقت احساس نکرده است که فردی بخصوص است و از طرف والدین حمایت نمی شده است، با این تفکر رشد خواهد کرد که هیچ کس او را دوست نداشته و برای او ارزشی قائل نیست.

 

محیط کار شما نیز روی اعتماد به نفستان تاثیر دارد. اگر کارهایتان مورد تشویق قرار نگیرد و توجهی به آنها نشود و همکارانتان وجودتان را نادیده بگیرند، اعتماد به نفستان کاهش پیدا خواهد کرد.

 

 کمبود اعتماد به نفس و افسردگی

کمبود اعتماد به نفس دلیل قطعی افسردگی  نیست اما بر اساس تحقیقات مختلف ثابت شده است که این دو پا به پای هم پیش می روند و سازمان جهانی بهداشت نیز در توضیحات خود فقدان اعتماد به نفس را به افسردگی نسبت داده است.


1- کمبود اعتماد به نفس باعث می شود که شما تبدیل به دشمن ارزش های شخصیتان شوید. افکاری مانند: " اگر فقط کمی زیباتر بودم، اگر ورزشکار خوبی بودم، اگر جذاب و معروف بودم، اگر از پس درست کردن این بر می آمدم و ... " باعث خراب شدن کل زندگی شما می شوند. حتی اگر دیگران هم برای شما ارزش قائل شوند، صداهایی که دائما در گوش شما می پیچند باعث از بین رفتن آن ارزش ها می شوند. درست مثل نوشته های جولیا رابرتز در کتاب خود با عنوان "زن زیبا" که گفته افکار منفی خیلی سریع تر به درون ذهن شما نفوذ می کنند.

 

افکار منفی ملکه ذهن شما می شوند و شما  به همین دلیل نسبت به مشکلات موجود بی توجه می شوید و به صورت بخش جدانشدنی زندگی روزمره شما در می آیند. بر طبق آمار، سازمان جهانی بهداشت و درمان اعلام کرده است که تنها 25 درصد از کل افرادی که در سطح جهان مبتلا به بیماری افسردگی هستند تحت درمان مناسب قرار می گیرند.

 

2- کمبود اعتماد به نفس در نوجوانان را جدی بگیرید زیرا در موارد بسیاری منجر به خودکشی می شود. در حال حاضر سومین عامل مرگ و میر در جهان خودکشی است که درصد عمده ای از آن به دلیل فقدان اعتماد به نفس روی می دهد

3- کمبود اعتماد به نفس نه تنها در زندگی شغلی بزرگسالان تاثیر منفی می گذارد و قابلیت اجرایی آنان را کاهش می دهد بلکه در زندگی خانوادگی آنها نیز تاثیر گذاشته و باعث می شود که نسبت به شریک زندگی خود بی میل شوند و از قبال وظایف خود نسبت به فرزندان نیز در بمانند. فقدان اعتماد به نفس در کلیه امور زندگی انسان تاثیر می گذارد. این امر باعث می شود که فرد متحمل فشار رونی زیادی شود.

هنگامیکه شما علایق خود را از دست دهید و از دوست داشتن دست بکشید قطعا دنیا برای شما تبدیل به یک مکان ترسناک می شود.

 

چه کسانی در معرض ابتلا به آن هستند؟

چون عوامل بسیاری ممکن است به از دست دادن اعتماد به نفس بیانجامد، می توان گفت که همه در معرض خطر ابتلا به آن هستند اما بعضی شرایط نسبتاً جدی تری دارند.

 

همه انسانها ممکن است در یک جنبه از زندگی خود احساس کمبود اعتماد به نفس داشته باشند. اما همیشه راه هایی برای مقابله با این مشکلات وجود دارد. در اینجا راه هایی را به شما معرفی می کنیم که با انجام آنها بتوانید ارزش خود را در نظر خودتان بالاتر ببرید و اعتماد به نفستان را افزایش دهید. 



اگر می خواهید اعتماد به نفستان را دوباره به دست آورید، در اینجا چندین راه به شما معرفی می کنیم:


 1- خود را با دیگران مقایسه نکنید

همیشه به یاد داشته باشید که انسانها با هم متفاوت اند. دلیلی ندارد که همه ما توانایی های یکسانی داشته باشیم و کارهای مشابهی انجام دهیم. اگر سعی کنید که خود را با هر کسی که سر راهتان قرار می گیرد مقایسه کنید، خیلی زود از خودتان خسته و دلسرد خواهید شد و دیگر قدرت انجام کاری را نخواهید داشت.

 

2- خود را دست کم نگیرید

سعی کنید که ارزش خود را به عنوان یک انسان کشف کنید. دلیل نمی شود که اگر کسی از شما خوشش نیامد و شما را فرد جالبی تصور نکرد، تصور همه مردم این باشد. اگر کسی از شما خوشش نیامد اصلاً ناراحت نشوید، مشکل خودش است نه شما. چون افراد زیادی هستند که شما را دوست می دارند و برایتان ارزش قائل اند.

 

3- فهرستی از کارهایی که انجام داده اید و در آنها موفق بوده اید تهیه کنید

سعی کنید روی کارهایی که در آن موفق بوده اید متمرکز شوید. اما اگر چنین چیزی در سابقه کاریتان پیدا نکردید اصلاً ناراحت نباشید. شاید پشت این همه ناتوانی لبخندی نهفته باشد و قدرتی باشد که بتواند باعث خنده دیگران شود و یا حتی شاید توانایی در شما وجود داشته باشد که هنوز کشفش نکرده اید. سعی کنید لیستی از کارهای انجام شده تان تهیه کنید. مهم نیست که کوتاه یا بلند باشد. با اینکه حتی ممکن است نتوانید فکرش را بکنید اما همین کارها می تواند اعتماد شما را دوباره به خودتان جلب کند.

 

4- سر خود را بیشتر گرم کنید

سعی کنید تفریحاتی برای خود درست کنید که به آنها علاقه دارید. ممکن است به کتاب خواندن علاقه مند باشید، یا به باشگاه بروید یا هر کار دیگری...هر چه زمان بیشتری به انجام کارهای مورد علاقه تان اختصاص دهید، کمتر وقت برای سرزنش خود و متاسف شدن برای خودتان خواهید گذاشت. اما مسئله مهم تر این است که این کار باعث می شود که شما احساس مفید بودن کنید و این به شما هدف می دهد.

 

5- با افراد مثبت نشست و برخاست کنید:

گاهی اوقات بودن در جمع افرادی که از خودتان هم دلسردتر و افسرده تر هستند، بیشتر به ضررتان خواهد بود. حتی اگر تنها باشید بیشتر به نفعتان خواهد بود تا با آنها. به جای چنین افرادی سعی کنید با افرادی مراوده کنید که می توانند شما را شاد کنند. اگر دور و اطرافتان را از دوستان نزدیک و خانواده پر کنید که شما را قبول دارند، می تواند سبب شود که شما هم خودتان را قبول داشته باشید.

 

6- در جلسات روانشناسی شرکت کنید

امروزه درمان های زیادی برای این مشکل پیشنهاد می شود. مجمع های بسیاری هم برای این منظور تشکیل می شود. به این افراد توصیه می شود که در این جلسات روانشناسی شرکت کنند چون بسیار موثر بوده است. کتاب ها و نوارهای زیادی هم در این زمینه ارائه می شود.

 

7- با خودتان صادق باشید

من چیزی در مورد شما نمی دانم، اما می دانم که امروز در این دنیا کینه و نفرت به اندازه کافی وجود دارد و در این موقعیت بدترین کار این است که شروع کنیم که از خودمان هم متنفر شویم. شما فقط یکبار به دنیا می آیید، و همین یکبار هم زندگی خیلی کوتاهی خواهید داشت، پس نگذارید که دیگران مانع شادی شما شوند.

 

سعی کنید که توانایی های خود را بشناسید و ببینید که در چه زمینه هایی فردی ویژه هستید. افرادی که نمی توانند توانایی های شما را ببینند ارزش این را ندارند که دور و برتان باشند

ویرایش شده در تاریخ 13 مرداد 1392

________________________

اگر از نداشتن اعتماد به نفس و کمرویی رنج می برید و از صمیم قلب خواستار تغییر درونی و جهش اعتماد به نفس خود هستید مطالب تکمیلی و پیوسته زیر را حتما بخوانید:

 برای افزایش اعتماد به نفس نیاز به تایید دیگران دارید؟؟

تبدیل انتقاد به نفس به اعتماد به نفس

بازسازی اعتماد به نفس

اعتماد به نفس خود را افزایش دهید

اعتماد به نفس و ارتقای وضعیت زندگی

کمرویی و راه های درمان آن