چرا باید دعا کنیم ؟؟؟

مدارک و اسناد دیرینه ای در این زمینه وجود دارد که نیروی ایمان در سلامت جسمانی فرد تاثیر می گذارد. دعا کردن فوایدی دارد که باعث ایجاد سلامت جسمانی در انسانها می شود و کلیه این مزایا قابل اثبات می باشند.کسی که دعا می کند اجازه می دهد تا تمام استرس ها و اضطراب های درونی اش تخلیه شوند. در بسیاری از موارد جریان خون بیماران بهتر شده و بهبودی پس از عمل جراحی در کسانی که اعتقادات محکم دینی داشته اند، بسیار سریعتر رخ داده است. افرادی که اعتقادات دینی شان از سایرین محکم تر می باشد به راحتی به صلح و آرامش دست پیدا می کنند. بله، درست است، دعا کردن می تواند به راحتی سلامت روانی و فیزیکی را برای شما به ارمغان بیاورد.

آیا دعا تنها تامین امنیت است؟

فقط همین؟ آیا دعا تنها مانند یک عصای زیر بغل است که به ما کمک می کند تا سلامت ذهن و بدن خود را تثبیت کنیم؟ اگر بر روی یک قدرت ماورایی تمرکر کنیم، میتوانیم زمانی که احساس ناتوانی به ما دست داد به راحتی چشم امید به او ببندیم. چنین عملی باعث می شود تا به میزانی از آرامش و آسودگی خاطر دست پیدا کنیم. شاید به همین دلیل باشد که دعا معمولا به فرشتگان و اولیاء و انسانهای پرهیزکار عرضه می شود. زمانی که شما کسی با قدرت عظیم و بی پایانی را در اختیار داشته باشید که بتوانید به راحتی با او صحبت کنید، به درگاه او التماس و زاری کنید، و به گناهان و اشتاباهاتتان اعتراف کنید، خیلی راحت تر می توانید روح سر کش خود را تخلیه سازید.

 

اما دعا خیلی بیشتر از رسیدن به آرامش است. دعا کردن صحبت کردن با خالقی است که به شما هستی بخشیده، دعا یعنی برقراری ارتباط با یگانه خالق هستی. شما به دعا کردن فراخوانده شده اید. پروردگار خودش به شما گفته تا بارهای اضافی ناراحتی ها و مشکلاتتان را با او در میان بگذارید. او حتی فرموده تا گستاخانه به درگاهش هجوم ببرید تا به رحمت لایزالش دست پیدا کنید. او شما را طوری خلق کرده که نیاز دارید همواره به طریقی با او درارتباط باشید و چه راهی بهتر از دعا کردن؟

دعوت شدگان به مناجات

خداوند به تک تک مخلوقاتش علاقه دارد و برای آنها ارزش قائل می باشد. در کتاب مقدس می خوانیم که او حتی شمارش تک تک موهایی را که بر روی سر هر یک از مخلوتش روییده می داند. حتی از تمام کارهای افرادی که از درگاهش دور شده اند را نیز تحت کنترل و اراده خود دارد. گاهی اوقات شاید برایتان اتفاق افتاده باشد که فکر کنید آیا کسی هست که خود حقیقی شما را بشناسد. بله او کسی نیست جز خالق و آفریننده تان. او منتظر است تا صدای شما را بشنود. شما باید دعا کنید زیرا او شما را به این کار فراخوانده است.

 

زمان دعا کردن باید این کار را با اعتقاد و ایمان کامل انجام دهید و مطمئن باشید که خداوند صدای شما را می شنود و روزی به شما پاسخ خواهد داد. اگر به دعا کردن ایمان نداشته باشید چیزی بیشتر از آرامش نصیبتان نخواهد شد. اگر نیروی ایمان در بین نباشد تکرار وردهای نوشته شده حتی به طور مکرر هم هیچ فایده ای در بر نخواهد داشت.

 

برای رسیدن به حاجات باید اعتقاد داشته باشید که خداوند به شما علاقمند است و منتظر شنیدن صدای شماست. او همیشه به شما کمک خواهد کرد تا نقاط خالی موجود در زندگی خود را به نحوی پر کنید. او فرموده که از خاکسترهایی که ما به وجود آورده ایم زیبایی های فراوانی می تواند بیافریند. زمانی که اندوهگین و محزون هستیم او می توانید شادی و خوشحالی را به قلب های ما هدیه کند. ما دعا می کنیم زیرا از طریق آن نیرو می گیریم و به خداوند متصل می شویم.

خداوند مشتاق است تا با تک تک ما انسان ها ارتباط برقرار کند. اما متاسفانه خودخواهی ها و طغیان های سرکش و سمج درونمان مانع رسیدن ما به او می شوند.

ارتباط با پروردگار

چه داستان های زیادی را در مورد افرادی که در شرایط بحرانی قرارا داشتند و دست نیاز به درگاه خداوند بلندکرده و در نهایت به مقصود رسیده اند شنیده ایم. برای بعضی ها شاید این شروعی برای پیوند با خداوند باشد و برای عده ای دیگر شاید پس از حل مشکل و رفع بحران دوباره همه چیز را به دست فراموشی بسپارند. اما چه باور کنیم و چه آنرا به دست فراموشی بسپاریم نیروی دعا حقیقت دارد و در زندگی عینی شاهد ان خواهیم بود.

زمانی که دست به دعا بلند می کنید نه تنها خداوند با روی باز به شما پاسخ می دهد بلکه با این کار درهای زندگی خود را به سمت او باز نموده اید و به راحتی با قلب و سپس تمام وجودتان عجین می گردد. دعای شما به منزله دعوتی است که باعث می شود باری تعالی به زندگی شما قدم بگذارد. ما دعا می کنیم تا خداوند کنترل امور زندگی مان را به عهده گیرد و در تمام شرایط ما را یاری کند 

دعا برای اینکه بتوانید رابطه خود را با خالق هستی محکم تر سازید، جزء مهمترین مناجات هایی است که شما در تمام طول زندگی خود انجام داده اید. این مناجاتی است که رابطه شما با او را شکل می دهد. شما آفریده شده اید تا با خدا راز و نیاز کنید و فقط از این طریق می توانید به سعادت و خوشی دست پیدا کرده و معنای حقیقی زندگی را در یابید.

چرا دعا می کنیم؟

خداوند خود ما را به این کار دعوت کرده

نیروی ازلی در این کار وجود دارد 

از این طریق می توانیم به وجود هستی بخش او وارد شویم

با توسل به پیامبران می توانیم این کار را انجام دهید

از خدا می خواهید تا کنترل تمام امور زندگی ما را به عهده بگیرد

خداوند دعا را مقرر کرده تا ما را به سمت خودش رهنمون سازد. چرا نمی خواهید با ارزش ترین دعای زندگی خود را بکنید؟ با این کار نه تنها چیزی را از دست نمی دهید بلکه از امتایزهای بی حد و حصری نیز بهرمند می شوید.

 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پروردگار مهربان

من هیچ وقت عادت به دعا کردن نداشتم، هیچ وقت مطمئن نبودم که دعاهایم را مستجاب می کنی، امروز می خواهم که به تو متوسل شوم. من باور دارم که تو پیامبران را برای هدایت من فرستاده ای. متشکرم که آنها را به عنوان پلی برای برقراری ارتباط بین من و خودت قرارا دادی. می خواهم که گستاخی ها و خودخواهی هایم را ببخشی. کاری کن تا بتوانم شیوه نادرست زندگی ام را تغییر دهم و راهی را که تو نشانم دادی پیش گیرم. بگذار تا تو را به درستی بشناسم. خدایا، راههای مستیقیم را در پیش رویم قرار ده، با تمام وجود تو را می پرستم بگذار تا تو را بهتر بشناسم و مطابق میلت رفتار کنم؛ به امید تو؛ آمین.

قلبتان را بر روی او باز کنید تا بتوانید همیشه ارتباطتان را با او برقرار نگه دارید. هر روز از او تقاضای کمک و یاری کنید. بخواهید تا شما را در تمام مراحل زندگی راهنمایی کند.  این اولین قدم در سفر روحانی شما است. این کار زندگی شما را دگرگون می سازد! شاید همین امروز راه و رسم مناسب زندگی خود را پیدا کردید. آیا امروز دعا کرده اید؟

طرز برخورد با افرادی که شما را تحقر می کنند

واکنش نشان دادن در مقابل افرادی که شما را خوار کرده و ارزش هـایتـان را زیر سؤال می برند، قدری دشوار و دردناک است. گاهی اوقات زخم هایی که اینگونه افراد به شما وارد می آورند، ممکن است تا ابد باقی بمانند.

مـن خــودم به شخصه زمانیکه به گذشته بر می گردم افراد بســیار زیادی را به خاطر می آورم که در برهه های مختلف زنـدگی مرا تحقـیــر می کردند و ارزش ها و توانایی هایم را دسـت کـم مــی گرفتند. مطمئنـــم که همه شما تجربه ای مشـابه من داشته اید، شاید کمتر کسی باشد که در طول زنـدگی خود با افراد این چنینی برخورد نکرده باشد. بهترین تکــنیک این است که یاد بگیریم به جای اینکه برخورد تند از خود نشان بدهیم، با آنها مدارا کنیم.

توضیحات و نکاتی در مورد افرادی که شما را تحقیر می کنند:

زمانیکه اینگونه افراد به شما حرفی می زنند، در پاسخ به آنها، جواب های بی شماری به ذهن شما خطور می کند. اگر چنین کاری را انجام دهید، در واقع خودتان را با آن فرد هم شان ساخته اید و این دقیقاً همان چیزی است که آنها انتظارش را می کشند. آنها می خواهند شما را عصبانی کنند تا برخورد شدیدی از خود نشان دهید، آنها میخواهند شما احساس بدی نسبت به خودتان پیدا کنید و قصدشان تنها آزار دادن و آسیب رساندن است. شما با جواب دادن به آنها در حقیقت وارد بازی ساختگی شان میشوید، و در نهایت خودتان را آزار داده اید. ممکن است بعداً به خاطر حرف هایی که در عصبانیت از دهانتان خارج شده پشیمان شوید. خوب در زمان بروز چنین حالتی چه کاری می توان انجام داد؟ بهتر است یکی از موارد زیر را امتحان کنید:

 

زمانیکه احساس می کنید فردی با حالت تهاجمی با شما برخورد می کند می توانید بگویید: "ازت ممنونم اما فکر می کنم بهتر است توصیه هایت را برای خودت نگه داری"

و یا: "خیلی سخاوتمندی ولی من نیازی به توصیه های تو ندارم"

 

از پیشنهادت ممنونم

یکی دیگر از واکنش های مناسبی که در مقابل این افراد می توانید از خود بروز دهید این است که به آنها بگویید: "از پیشنهادت ممنونم" و بعد هم به ادامه کار خود بپردازید. با بیان این عبارت شما در حقیقت به بحث پایان می دهید. آنها منتظر هستند که شما از خود عکس العمل نشان دهید و زمانیکه این کار را انجام نمی دهید، دیگر چیزی برای گفتن نخواهند داشت.

 

ممنونم، شاید حق با تو باشه

...

اجازه دهید بداند که چه احساسی دارید

اگر به فکر تلافی کردن باشید، خودتان را بی ارزش می کنید. باید خیلی رو راست به او بگویید که نظرش شما را آزرده ساخته. البته باید این کار را در نهایت آرامش انجام دهید، به عنوان مثال: "زمانیکه به نظریات من بی توجهی می کنی و آنها را نمیپذیری، واقعاً ناراحت می شوم." فقط به آرامی بیان کنید و منتظر واکنش آنها بشوید. بهتر است این کار را زمانی انجام دهید که تک به تک با فرد مقابل تنها می شوید، این امکان وجود دارد که آنها خودشان هم متوجه نباشند که در حال آزار و اذیت شما هستند.

شما نیاز به تایید دیگران ندارید 

گاهی اوقات نظر دیگران به این دلیل شما را آزرده می سازد چرا که از آنها انتظار تایید 100% داشته اید، اما نظر آنها بر خلاف انتظار شما از آب در می آید. شاید پیشنهاد آنها زیاد هم بد نباشد، اما در نظر شما بد جلوه کند،

راهی سریع برای ایجاد عزت نفس – به دنبال تایید گرفتن از دیگران نباشید

 

آیا آنها از داستانهای ذهنی شما با خبر هستند؟

در برخی شرایط، ممکن است نظریات دیگران در ذهن شما به منزله نوعی اهانت به شمار آید، درصورتیکه طرف مقابل به هیچ وجه قصد انجام چنین کاری را ندارد. این امر به دلیل تفکرات ذهنی شما و یا به دلیل داستان های ذهنی که برای خودتان ساخته اید، بوجود می آید، به همین دلیل چیزی را می بینید که وجود خارجی ندارد و تنها زاییده خیال و اوهام ذهنیتان است.

انعکاس دادن کلید درک شخصی

نسبت به تحقیرهای زیرکانه هشیار باشید

زمانیکه صبر می کنید و به پیغام هایی که به طور روزانه دریافت می کنید می اندیشید، به این نتیجه می رسید که خیلی بیشتر از آن چیزی که تصور می کرده اید در معرض انتقاد و اهانت قرار گرفته اید. دلیلش هم این است که دنیا پر است از انسان هایی که قصد تحقیر دیگران را دارند. هر جایی که می روید، به هر کجا که نگاه می کنید، هر چیزی که در روزنامه می خوانید و یا در تلویزیون تماشا می کنید، و حتی تبلیغاتی که مشاهده می کنید، همه و همه قصد دارند به شما بگویند که تا زمانیکه از محصولات آنها استفاده نکنید، طرز خاصی لباس نپوشید، مطالعات خاصی نداشته باشید، طرز خاصی راه نروید،  به اندازه کافی خوب نیستید. آنها به طور ماهرانه ای عزت نفس و ارزش شخصی شما را زیر سؤال می برند. 

نکاتی راجع به طرز برخورد:

1- با تحقیر کردن متقابل، کارشان را تلافی نکنید.

2- طرز برخوردشان چیزهای زیادی در مورد آنها به شما می گوید، به راحتی می توانید درک کنید که دلیل همه این کارها، خشم و نفرتی است که وجودشان را فراگرفته و خودشان باید با آن کنار بیایند نه شما.

3- آیا می توانید از میان نظریات آنها برای خود یک "هدیه" پیدا کنید؟ می توانید به یکی از نقاط ضعف و یا قوت خود در بین نظریات آنها پی ببرید؛ اگر قوت بود آنرا افزایش دهید و اگر ضعف بود در پی جبران آن برآیید.

4- ممکن است برداشتی که از نظریات آنها می کنید کاملاً نادرست باشد و آنها واقعاً از گفته های خود قصد و منظوری مداشته باشند. تنها به دلیل اعتقادات و باورهای ذهنی نمی توانید دیگران را متهم کنید.

5- نسبت به پیام های زیرکانه ای که ممکن است نظریات منفی در بر داشته باشند، آگاه باشید (مانند تبلیغاتی که هر روزه به گوشتان می رسد) و به آنها اجازه ندهید تا حس ارزشمندی و اعتبار شخصی شما را زیر سوال ببرند. 

چند سوال

1-انجام دادن چه کاری به نظرت خیلی سخته ؟

2-چه کاریه که اگه دوستت در حقت انجام بده شدیدترین ضربه روانی رو میخوری؟

3-به اعتماد به نفس خودت چه نمره ای میدی (از 1 تا 100)

4- به نظرت رسیدن به خوشبختی هرچه بیشتر با کدوم میسر میشه ؟‌1- پول 2- علم 3-شهرت 4- قدرت

5-اگه یه روز بتونی فصل تولدت رو تغییر بدی تولدت رو توی کدوم فصل میذاری؟

6- دوست داری وقتی بقیه صدات میزنن چه پیشوندی به اسمت اضافه کنن ؟ 1-دکتر 2-مهندس 3-جناب آقای / سرکار خانم 4-بدون پیشوند

7- دوست داری همین الان توی کدوم رده سنی زندگیت باشی ؟

1-      5 تا 10 ساله 

2-      10 تا 20  ساله

3-      20 تا 30  ساله

4-      30 تا 40 ساله

8- کدومو به بقیه ترجیح میدی ؟ 1- شکلات شیرین  2-شکلات تلخ 3-شکلات داغ 4-قهوه

9- به این جمله چقدر اعتقاد داری (به صورت درصدی بگو) ؟ "یه کسایی توی زندگیت هستن که فقط سرگذشتت میشن نه سرنوشتت"


اگه به سوالی دوست نداشتید جواب بدید در جواب ... بگذارید

اگه مایلید جواب های خودم به این سوالات رو بدونید به ادامه مطلب مراجعه کنید

ادامه نوشته

شخصیت شناسی بر اساس گروه خونی

گروه خونی O:
این یک گروه خونی کلی و اصیل است و افرادی که این گروه خونی را دارند در سرتاسر جهان وجود دارند. به همین دلیل نیز اهداکنندگان عمومی هستند، چرا که گروههای دیگر از آن مشتق می شوند. پس همه می توانند دریافت کننده آن باشند.
افرادی که این گروه خونی را دارند از نظر ویژگی های روانشناسی و شخصیتی افرادی اجتماعی و سالم بوده ، تمایل به خوردن غذاهای گوشتی و میوه ها دارند و میل چندانی به گروه غلات ندارند.
چنین افرادی می توانند سیاستمدار، وزیر، سرمایه گذار یا ورزشکار خوبی باشند.

گروه خونی A:
گروه خونی بعدی گروه خونی Aاست که دومین رتبه را از نظر فراوانی به خود اختصاص می دهد.
چنین گروه خونی در افرادی که در آسیا و خاورمیانه زندگی می کنند، بیشتر دیده می شود. این افراد توانایی بیشتری برای مقابله با بیماری های عفونی دارند.
البته در مناطق مدیترانه ای نیز به اندازه منطقه هند و اروپایی گستردگی دارند. این افراد بیشتر به غلات و کمتر به گوشت علاقه دارند.
افرادی عموما خوشبین هستند و در کارهای گروهی سازمان دهنده ، مطیع و در عین حال نیرومند هستند. انعطاف پذیر، تودار و بدون اعمال خشونت هستند و برای کارهای حسابداری ، امور اقتصادی و مالی ، برنامه نویسی ، مهندسی کامپیوتر و نویسندگی شایسته هستند، همچنین کتابداران خوبی نیز هستند.

گروه خونی B:
افرادی که گروه خونی B دارند، علاقه مند به محصولات لبنی و گوشتی هستند و به طور کلی به محصولات کشاورزی نیز تمایل دارند. در جنوب چین بسیاری از افراد دارای این گروه خونی هستند.
این گونه افراد می توانند خود را با شرایط گوناگون وفق دهند. افرادی رک ، حساس ، دارای پشتکار، ناشکیبا و غیرقابل پیش بینی هستند.
رازدار خوبی نیستند و نمی توان اسرار خود را به آنها گفت. این افراد شایسته نویسندگی ، روزنامه نگاری ، هنر و کارهای فکری هستند و می توانند مجری یک برنامه تلویزیونی ، یک بازیکن گلف و آرایشگر خوبی باشند.

گروه خونی AB:
چنین افرادی ویژگی های مابین گروه های خونی A وB را دارند و در اروپای شرقی بسیار دیده می شوند. به انواع غذاها گرایش دارند.
در بیشتر شرایط و موقعیت های پیچیده ، صحبت خود را به آرامی می گویند. افرادی منطقی ، حسابگر و صادق ، محافظه کار و روراست هستند.
اگر عصبانی شوند براحتی کسی را نمی بخشند. چنین افرادی برای مدیریت ، قضاوت ، نمایندگی ، کارمندی و کارفرمایی ، هر دو مناسب هستند.
بسیاری از آنها نیز ویژگی های لازم برای معلم بودن و تدریس را دارند. البته مقایسه هایی نیز میان گروه های خونی گوناگون مطرح می شود.
افرادی که گروه خونی O دارند علاقه بیشتری به تکروی و مشاغل مدیریتی از خود نشان می دهند و خواهان استقلالند، در حالی که افرادی با گروه خونی A تمایل به فعالیت های گروهی دارند و از هماهنگی لذت بیشتری می برند.
به طور کلی گروههای خونی گوناگون موجب پرداختن یا مقاومت در برابر کارها شده ، گروهی در برابر استرس و فشارهای روحی مقاوم تر و برخی حساس تر هستند و از آنجا که بسیاری از دانشمندان زیست شناسی نیز تاثیر گروه خونی بر رفتار و کردار افراد را تایید می کنند، این مساله بتازگی بیشتر مورد توجه قرار گرفته و در بسیاری از کشورها بویژه کشورهای صنعتی برای پستهای اجرایی و مدیریتی ، هنگام استخدام به نقش گروههای خونی اهمیت داده و بسیاری از جوانان بویژه خانمها نیز هنگام انتخاب همسر به گروه خونی طرف مقابل توجه می کنند تا از نظر پرداختن به کارهای گروهی ، ترجیح دادن مکانهای شلوغ به تنهایی و جاهای خلوت و تحمل استرس ، شخصی را که تناسب بیشتری با ویژگی های روحی خودشان دارد انتخاب کنند.