دلایل فحاشی؛ از کوچک تا بزرگ

فحاشی کودکان

دشنام گویی و بکار گیری واژه های عامیانه قبیح به گونه فزاینده ای در میان اقشار جامعه و بخصوص کودکان و نوجوانان معمول گردیده. دشنام گویی و بد دهانی تنها منحصر به افراد فحاش نیست بلکه این پدیده در تعاملات اجتماعی میان تمام اقشار جامعه رخنه کرده است. با اینکه نمیتوان دشنام ها را از فرهنگ لغت یک زبان کاملا حذف کرد اما میتوان کاربرد آنها را در ارتباطات بین فردی تا حد زیادی تحت کنترل در آورد.

چرا کودکان فحاشی می کنند؟

اینکه کودکان اقدام به فحاشی می کنند، چند علت می تواند داشته باشد؛ یکی از علت هایش این است که ما الگوی بچه ها هستیم؛ یعنی کودک در محیطی قرار می گیرد که اطرافیانش به این شکل صحبت می کنند. در نتیجه، این قضیه برای کودک عادی می شود زیرا در این محیط رشد و پرورش می یابد. علت دیگر فحاشی کودکان می تواند این باشد که آنها نمی توانند خشم خود را کنترل کنند و فحش دادن در حقیقت، یک نوع ابراز خشم و پرخاشگری کلامی است؛ مانند مواردی که کودکان در حالت خشم کتک کاری می کنند یا چیزی از این قبیل. در واقع این حالت یک نوع برخورد ناشی از عدم کنترل خشم است.

اما دلایل بد دهانی و دشنام گویی بزرگترها چیست؟ در زیر میتوانیم به چند عامل عمده آن اشاره کنیم:

-  دشنام دادن بخاطر یک اتفاق دردناک و غیر منتظره مانند اصابت سر به یک جسم محکم و یا خوردن چکش به انگشتان دست هنگام کوبیدن میخ.

-  دشنام گویی به منظور برقراری هویت گروهی. عضویت در یک گروه خاص و حفظ مرزهای آن گروه.

-  ابراز همبستگی، اتحاد و همدردی با دیگران.

-  ابراز صمیمیت و اعتماد به ویژه ناسزا گویی زنان در حضور زنان دیگر

-  دشنام گویی از روی عادت.

-  بمنظور برانگیختن خشم دیگران و تحریک آنها. ابزاری برای تحقیر، توهین و یا ارعاب.

-  بد دهانی بمنظور قدرت نمایی.


وقتی خودمان در دام فحاشی هستیم، چه باید کرد؟

شما با کنترل زبان و گفتار در نظر دیگران پخته تر، با هوش تر، مودب، سخن دان، با ملاحظه، دلپذی تر و خوش مشرب تر جلوه کرده و مورد پذیرش و احترام همگان قرار خواهید گرفت.

-  از حذف دشنام گویی ها و بد دهانیهای جزئی، غیر جدی و اتفاقی شروع کنید: به جای استفاده از صفات اهانت آمیز و رکیک برای تاکید، از تغییر لحن و آهنگ در واژه ها و جملات بهره گیرید.

 

- شکیبایی را تمرین کنید: آستانه تحمل خود را افزایش دهید. سریع از کوره در نروید و در اموری که کنترلی بر آنها ندارید بردباری به خرج دهید.

 

-  از واژه های جایگزین استفاده کنید: در زبان فارسی واژه های گوناگون و متنوعی برای بیان احساسات و افکار وجود دارد. اما افرادی که به بد دهانی و دشنام گویی عادت کرده اند مکررا از چند واژه معدود تکراری، رکیک و زننده استفاده میکنند. برای واژه های رکیک یک معادل مودبانه بیابید. چند واژه قدرتمند و یا با مزه یافته و آنها را بکار برید.

 

-  نقطه نظرات خود را مودبانه بیان کنید: واکنشها و پاسخهای خود را تحت کنترل خویش در آورید.چنانچه فردی از شما انتقاد کرد که کاری را نادرست انجام میدهید به وی نگویید به شما مربوط نیست. این یک پاسخ تدافعی ، خصومت آمیز و کودکانه است. بهتر است اینگونه پاسخ دهید که این یک روش جدیده و خیلی هم سریعتر انجام میشه. یا توجیه کردن، پاسخهایی پخته تر و متقاعد کننده تر بدهید.

 

-  پیش از سخن گفتن فکر کنید: از دهان خارج ساختن دشنام و واژه های تهی از نزاکت و ادب، مهارت در سخن وری و بی سلیقگی آسان است. پیش از اینکه سخن بگویید از پیامدها و اثرات احتمالی آن مطمئن شوید. چنانچه پس از اینکه حرفی زدید متوجه شدید که گفتارتان توهین آمیز و گستاخانه بوده به عقب باز گشته و موشکافانه نوع تعبیر و جمله بندی خود را بررسی کنید. به تدریج با اصلاح اشتباهات گذشته خوش زبانی را تمرین کنید.

 

-  ترک عادت دشوار است: ترک بد دهانی همچون سایر اعتیاد ها همچون ترک سیگار نیاز به تمرین، پشتکار، حمایت دیگران و اراده راسخ دارد. نه تنها واژه های قبیح را باید ترک کنید بلکه احساسات و هیجاناتی که شما را به دشنام گویی وا میدارند را نیز میبایست تحت کنترل در آورید.

 

-  با افراد بد دهان معاشرت نکنید: دوستان بد دهان خود را کنار بگذارید تا مجبور نباشید بمنظور ارتباط برقرار کردن با آنها شما هم بد دهان شوید. با افراد بد دهان نیز مشاجره نکنید چرا که اینگونه افراد با فحاشی بر شما پیروز خواهند شد. چرا که آنها تنها در دشنام دادن مهارت دارند.



پسران ابرو برداشته!!

پیش از این همواره سۆالی در ذهن مردان پرسه می‌زد که "چرا خانم‌ها برای خروج از خانه زمان زیادی را صرف می‌کنند" در حالی‌که خودشان نیز امروز به دردی مشابه، دچار شده‌اند و ساعت‌ها برای آرایش ابرو و فرم دادن به موهای سر و صورت، وقتشان را روبروی آینه صرف می‌کنند.

در فرایند رشد بدحجابی،که لباس‌های تنگ و چسبان و شلوارها و آستین‌های کوتاه، مدهای جدید بدحجابی شدند، علاوه بر زنان، برخی مردان هم بی‌نصیب نماندند و آرایش‌های زنانه را برای خود برگزیدند، آرایش ابرو، موهای بلند و مدل‌های گروه‌های رپ و شیطان پرست‌ها، لباس‌های تنگ و بدن‌نما و برخی شلوارهای گشادی که هر لحظه امکان افتادن آن وجود دارد و البته در این مسیر گوی سبقت را از زنان ربوده‌اند!

این روزها پیراهن‌های مردانه، آب رفته و فاق شلوارها یا بی‌نهایت کوتاه و یا بیش از اندازه بلند شده است، لباس‌هایی که خارج از سایز متعادل هستند. استفاده از علائم و نشانه‌ها، شبه‌مردان را رنگ و لعابی خشن‌تر داده است،آرایشگاه‌های مردانه این روزها تمام خدمات آرایشگاه‌های زنانه را ارائه می‌کنند از اصلاح ابرو تا رنگ و مش مو.

 اما در این میان ابرو برداشتن پسران، داستان جالب و بحث برانگیزی است که ذهن هر فرد اصیل ایرانی را غلغلک می دهد که به دنبال چرایی و علت این رفتار زنانه در مردان باشد؟!!


به راستی چرابعضی ازپسران زیرابروبرمیدارند؟؟

به هم پیوسته، از هم جدا، کشیده، صاف، تابدار، پر پشت و کم پشت تنها چند مدل از نمونه‌های مختلف ابرو هستند که روی صورت آدم‌ها نقش بسته و روزانه صدها بار بالا و پایین می‌رود.

 هر یک از این مدل‌های خدادادی برای یک چهره ساخته شده است و به آن زیبایی می‌دهد. نقش ابروها در زیبایی صورت قابل انکار نیست، ابروها مکمل زیبایی چشم‌ها هستند. بدون ابرو چشم‌ها حالت خودشان را از دست می‌دهند. همین الان می‌توانید یکی از عکس‌هایتان را اسکن کنید و با فتوشاپ ابروهایتان را محو کنید. آن زمان بهتر متوجه می‌شوید که قیافه‌تان تا چه اندازه تغییر کرده و ابروها چقدر در ترکیب بندی صورت‌تان مۆثرند. شاید هم به خاطر همین تأثیر بود که به ویژه در این یک دهه خانم‌ها به جان ابروهایشان افتادند و مدل‌های مختلفی به حالت ابروهای خود دادند.

 

اما شک نکنید که اگر همین 30، 40 سال قبل به کسی می‌گفتید پسرها ابروهای‌شان را برمی دارند حتماً بالای سر شنونده یک جفت شاخ درست درمان سبز می‌شد. مردم نه دیده و نه شنیده بودند که جنس مذکری به فکر تمیز کردن زیر ابروهایش بیفتد دیگر چه برسد به آن مدل بدهد.


دست زدن به ابروها ابهت مردانه را از بین می‌برد؟

به نقل از یکی از آرایشگاه های مرکز تهران این عمل بیشتر از سنین 17، 18 شروع می‌شود تا 26، 27 سالگی.

تا آن جایی که می‌دانم دلیل محکمی پشت این کار نیست و خود جوانانی که زیر ابرو بر می‌دارند با یک دلیل منطقی این کار را نمی‌کنند. بعضی ها که در سنین پایین‌تر این کار را انجام می‌دادند کمی که سن شان بالاتر می‌رود و پخته‌تر می‌شوند دیگر هیچگاه دست به ابروهایشان نمی‌زنند.»

بیشتر این جوانان هم دقیق نمی‌دانند که چرا این کار را انجام می‌دهند. بیشتر دلیل‌هایی که این جوانان می‌آورند می‌گویند زیباتر می‌شویم یا جلب توجه و برای اینکه در نظر جنس مخالف جذاب‌تر به نظر بیاییم زیر ابرویمان را تمیز می‌کنیم.

یکی از دلایل جذابیت و زیبایی مردان، داشتن هیبت و جذبه مردانه است نه داشتن یک صورت زنانه. جالب این است در یکی از شبکه‌های اجتماعی این سۆال را از دختران پرسیدیم که نظرشان درباره پسرانی که زیر ابرو بر می‌دارند، چیست؟ هیچ خانمی واکنش مثبتی نسبت به این موضع نشان نداد و بیشتر جواب‌ها «بدم می‌آید» و «خوشم نمی‌آید» بود و یکی از خانم‌ها نوشته بود پسران با این کار ابهت مردانه شان را از دست می‌دهند. خداوند همه را زیبا خلق کرده و آدم‌ها در آن صورت اولیه و طبیعی خود زیبا هستند.

مسعود آبیار، روانشناس و مشاور خانواده در این زمینه می‌گوید: «در مورد چنین مواردی باور داریم که پسران بعد از هفت سالگی به سمت پدر تمایل دارند و دوست دارند بیشتر وقت خود را با پدرشان بگذرانند. به همین دلیل بیشتر الگوهای جنسیتی و رفتاری که متعلق به پدرشان است را می‌آموزند. ولی هنگامی که شرایط ارتباط پدر و پسر کاهش پیدا می‌کند و پدر وقت و فرصت کافی برای بودن با پسر را ندارد، الگوهای مادر جای الگوهای پدر را می‌گیرد. به همین دلیل پسران در برابر الگوهای زنانه قرار می‌گیرند و به الگوهای جنسیتی زنانه تمایل پیدا می‌کنند.

 وقتی پدری با پسرش زمان نمی‌گذارد، فرزند به سمت مادر کشیده می‌شود و خواه ناخواه جذب الگوهای زنانه چون مهمانی‌های زنانه و آرایش‌های زنانه می‌شود. وقتی که این الگوها را دید و با آنها آشنا شد می‌خواهد مثل آنها عمل کند و به سمت آرایش‌های زنانه می‌رود تا زیباتر جلوه کند. دلیل دیگر این کار این است که ما وقتی در جامعه‌ای با فضای باز ارتباطی زندگی می‌کنیم با الگوهای فرهنگی دیگر آشنا می‌شویم. این الگوهای فرهنگی که از "دنیای غرب" می‌آیند اینگونه رفتارها را تقویت و تشویق می‌کنند، زمینه‌های فکری را به وجود می‌آورند و توسط رسانه‌های‌شان مورد تبلیغ و تشویق قرار می‌دهند تا تابوی آن در یک فرهنگ دیگر شکسته شود.

 

یکی از راه‌های مۆثر برای مقابله با چنین پدیده‌هایی این است که پدران در ارتباط شان با فرزندان‌شان سرمایه‌گذاری کنند و وقت بیشتری با آنها بگذرانند و نقش تربیتی خود را به خوبی ایفا کنند. همچنین کودک باید با یکسری برنامه‌های فرهنگی مۆثر تربیت شود که تأکید روی تفاوت‌های جنس مذکر و مونث و کارکردهای هر جنس را داشته باشد.»




بنا به درخواست دوستان نظر خودم رو راجع به عنوان این پست در ادامه مطلب گذاشتم

ادامه نوشته

سوالات سه گانه 2

1- دنيايي که توش زندگي ميکنيد به چه چشمي نگاه ميکنيد ؟؟؟

2- اگه بفهمین فردا ساعت 12 ظهر باید از این دنیا رخت ببندین و راهی دیار باقی بشین توی مهلتی که دارین چیکار میکنین ؟؟؟

3- یه جمله یا نصیحت یا توصیف به هم وطناتون بگین ؟؟؟


گلچینی از زیباترین جمله های دوستان رو در ادامه مطلب گذاشتم

ادامه نوشته

گاهی دلم برای مردها می سوزد!

آنها ما را دوست دارند. دوست داشتنی ساده و منطقی. اصلا به نظر می رسد که دنیای مردانه همین طور است.

گه گاهی با خود اینگونه فکر می کنم که مرد بودن کار سختی است. گاهی هم اینطور می اندیشم که مرد بودن تا حدودی غم انگیز است. دلیل این مساله این است که دنیای مردانه دنیایی سخت و پر مسئولیت است و فشارهای مادی و معنوی متعددی را به دنبال دارد اما با وجود این شرایط هیچ کس از دنیای مردانه سخن نمی گوید. هیچ نهاد یا سازمان خاصی از حقوق مردان دفاع نمی کند و هیچ تشکلی با پسوند مردان، وجود ندارد که به بیان خواسته ها و انتظارات آنها بپردازد. مردها نماد خاصی مثل رنگ صورتی ندارند. این روزها در همه جای دنیا سخن از حقوق زنان و دفاع از حقوق زنان و دنیای زنانه است. در حالیکه دنیای اغلب زنان با یکی از همین مردها گره خورده است. یکی از همین مردهایی که ممکن است شریک زندگی مان باشند یا پدر مان باشند یا برادرمان. در هر صورت دوستمان دارند.

یکی از همین مردهایی که آرزو دارد تا بهترین شرایط زندگی را برای همسرش مهیا کند. همان هایی که وقتی می خواهند حرف خاصی به همسرشان بزنند هول می شوند و یکی از همان مردهایی که ممکن است دیگر در بین ما نباشند.

 

یکی از همین مردهای همیشه خسته. از آن مردهایی که از سن قانونی یعنی 18 سالگی، مجبور به دویدن هستند. دویدنی به دنبال سربازی، تحصیلات، شغل خوب و تهیه مسکن و....چون همه از مردها توقعاتی دارند. وقتی به خواستگاری می روند از انها توقع می رود که تحصیل کرده باشند، پولدار باشند، خوش تیپ و قد بلند هم باشند و البته با داشتن همه این موارد، یک رکن مهم به نام خوش خلقی هم باید داشته باشند و خدای ناکرده اگر یکی از این موارد وجود نداشته باشد، به گونه ای دیگر با آنها برخورد می شود.

 

گاهی اینطور فکر می کنم که خانم ها با وجود شرایط خاص و فراز و نشیبهایی که در طول زندگی شان طی می کنند، باید انعطاف پذیر باشند اما آسایش و خوشی بیشتری نسبت به مردان دارند. خانمی را فرض کنید که خانه دار است و مشغله های خاص خود را دارد. اما از مردی که از صبح تا شب برای کسب درآمد بیشتر و مهیا کردن یک زندگی نسبتا خوب، تلاش کرده، انتظار داریم که وقتی شب به خانه می رسد، با تمام خستگی اش، بنشیند و زیر پنجره برای ما ویولن بنوازد و جالب اینجاست که از همین مرد رمانتیک انتظار داریم که مدیر ارشد یک کارخانه باشد و بتواند زندگی ما را همه جوره تامین کند و هر چند وقت یک بار ما را به مسافرت ببرد و همواره صبور باشد و در مواقعی که دلمان گرفته به ما دلداری دهد. با آرامش به کارش رسیدگی کند و همیشه بوی عطر و ادوکلن بدهد و از دست پخت همسرش تعریف و تمجید کند. وقتی قرار است در یک مهمانی شرکت کنیم که علاقه ای به آن ندارد به خاطر همسرش باید حضور داشته باشد و غرغری هم در میان نباشد و هر کسی را که ما دوست داریم، دوست داشته باشد و فراموش نکند که همیشه خانمش را تحویل بگیرد و از بیان عبارات محبت آمیز سر باز نزند.

مردها به دنبال این هستند که در زندگی شان آرامش داشته باشند و همسری که این موهبت را به آنها تقدیم کند. فقط کمی آرامش، در ازای تمام فشارها و استرس هایی که به خاطر خوشحال بودن و راحت بودن ما، تحمل می کنند

 

مردها دنیای غمگین صبورانه ای دارند. بهتر است به این نکته اعتراف کنیم که مردها صبرشان از ما بیشتر است. وقت هایی که فریاد می کشند و اضطراب چکی را دارند که هنوز پاس نشده است و اوقاتی که پاسخ تلفن و پیامک های ما را نمی دهند. اوقاتی که از خستگی عرق بر پیشانی شان نشسته و کفش هایشان پر از خاک است باز هم به ما گوش می دهند. به ما موجودات شگفت انگیز کم طاقت که دوستمان دارند. آنها دوستمان دارند و ما همیشه اینطور فکر می کنیم که نکند ما را به خاطر خودمان نخواهند.

شاید عده زیادی به این نوشته معترض باشند و از این موضوع سخن بگویند که برخی از زنان هم برای تامین معیشت خانواده باید کار کنند اما فراموش نکنید که وظیفه تامین معیشت بر عهده مرد است و هیچ زنی به خاطر عدم کسب درآمد بازخواست نمی شود.

این نوشته سخنی کلی است با همه بانوان عزیز این مرز و بوم. برای اینکه به گونه دیگری به مردان نگاه کنیم.

منبع : تبیان

رنگ لباس خبر می‌دهد از سر درون!

تقریبا همه انسان ها رنگ خاصی را بیشتر از رنگ های دیگر دوست دارند.

با اینکه هر فصلی رنگ و طرح خود برای انتخاب لباس را دارد اما انتخاب انسان ها بر یک اصل ثابت استوار است: چه چیزی باعث می شود تا من احساس خوبی به خود داشته باشم؟

آبی

شاید شما هم قبول داشته باشید، هیچ چیز آرامش بخش تر از دریا نیست. شن، تابش نور خورشید و از همه مهم تر آبی دریا حس آرامش دارد و باعث کاهش استرس می شود. کارشناسان دانشگاه یوتا نیز اعلام کرده اند حتی نگاه کردن به رنگ آبی موجب کاهش اضطراب می شود. انسان هایی که به دنبال آرامش هستند بیشتر به سمت انتخاب لباس های آبی کشش دارند.

 

قرمز

افرادی که لباس های قرمز دوست دارند، غریضه قوی دارند و بسیار هیجان دوست هستند. جالب است بدانید تحقیقات نشان داده اند، زنان در دوران باروری خود 3.5 مرتبه بیشتر به رنگ قرمز تمایل پیدا می کنند. دلیل آن نیز این است که وقتی زن در حال تخمک گذاری است، تمایلات جنسی بیشتری هم دارد. تحقیقات دانشگاه راچستر نیز ثابت کرده است، مردان بیشتر جذب زنانی می شوند که لباس قرمز به تن دارند.

 

زرد

لباس های آفتابی= شخصیت گرم و آفتابی! رنگ زرد رنگ گرمی است و افرادی که این رنگ را برای لباس انتخاب می کنند، خونگرم و پرانرژی هستند. به هیچ وجه فکر نکنید اگر لباس زرد بپوشید شبیه موز دوپا می شوید. خجالت نکشید. اگر زرد را دوست دارید، لباس های زرد خریداری کنید. می توانید برای جلب توجه بیشتر از زیورآلات زرد رنگ هم استفاده کنید. بگذارید همه از گرمای وجود شما استفاده کنند.

 

بنفش

بنفش رنگ بسیار زیبایی است و تناژهای مختلفی دارد. اما هر چه روشن تر باشد، بهتر است. این رنگ بیشتر مورد علاقه خانم ها است. این رنگ شاد است و طراوت ویژه ای در خود دارد. می توانید در روز یا شب از لباس های بنفش و حس شادمانی آن بهره بگیرید.

 

نارنجی

افرادی که نارنجی می پوشند بسیار پر جنب و جوش و پرانرژی هستند. همچنین باید به خلاقیت و ذهن باز آنها اشاره کرد. سعی کنید تا حد امکان از لباس یا وسایل جانبی نارنجی استفاده کنید تا آن گرما و هیجان به روح شما نفوذ کند و شاد شوید. 

نظرتون راجع به این عکس ها چیه ؟ (2)

نظرتون راجع به تصاویر زیر چیه ؟ چه برداشتی از این دو تصویر دارید؟؟


...


...


بنا به درخواست بعضی از دوستان بنده هم برداشت های شخصی خودم از این دو تصویر رو در ادامه مطلب نوشتم.

ادامه نوشته

شخصیت شناسی از روی امضا

حتی اگر هم خودش بخواهد، نمی‌تواند آنچه درونش است را پنهان کند. کافی است کمی با فوت‌و‌فن‌های شخصیت‌شناسی آشنا باشید!!!

امضای منطقی‌ها

اگر در زمان امضا کردن، خودکار را به طرف عقربه‌های ساعت حرکت می‌دهد، فردی منطقی است. اما اگر برعکس این حرکت را انجام می‌دهد، احتمالا با فردی روبه‌رو هستید که به آسانی دلایل شما را نمی‌پذیرد و قانع نمی‌شود، چراکه افرادی که برخلاف عقربه‌های ساعت امضا می‌کنند، معمولا آدم‌هایی غیرمنطقی هستند. پس بهتر است زمانی که فرد مقابل‌تان امضا می‌کند، در کنارش حضور داشته باشید تا علاوه بر شکل امضا، بتوانید جهت حرکت خودکار روی کاغذ را هم ببینید.


امضای بی‌خیال‌ها

کسانی که امضایشان، گنگ و خط‌خطی است و با عجله و بدون درنگ امضا می‌کنند، زندگی را آسان می‌گیرندو به خاطر موانع‌‌ای که برسر راه‌شان است، زندگی را به کام خود تلخ نمی‌کنند. اگر شما هم آدم آسان گیری باشد،‌در کنار آنها خوش‌خواهید گذراند؛ اما اگر سخت گیر و عصبی باشید بودن با آنها برای‌تان سخت‌ترین کار خواهد بود.


امضای جدی‌ها

آدم‌هایی که هنگام امضا کردن، خودکار را روی کاغذ فشار می‌دهند، اغلب افراد جدی و منظمی هستند. اگر کاری را به آنها سپرده‌اید، نیازی نیست که نگران انجام شدنش باشید، چون نظم آنها نگرانی شما را برطرف می‌کند اما باید بدانید که این افراد استرس زیادی دارند و احتمال دارد از ضربه‌ای یا سختی‌ای که در کودکی خورده‌اند، آسیب دیده باشند.

 

امضای مرموز‌ها

اگر هنگام امضا کردن، خودکار را آرام حرکت می‌دهد و مراقب است که به بهترین شکل امضا کند، احتمالا شخصیتش با آنچه بروز می‌دهد متفاوت است و می‌خواهد در مقابل شما، خود را بهتر از آنچه که هست جلوه دهد. در مقابل چنین فردی کمی محتاط باشید و زمان بیشتری را صرف شناختن خود واقعی‌اش درنظر بگيريد، چراکه به احتمال زیاد، او چیزهای زیادی را برای پنهان کردن از شما دارد.

 

امضای آدم‌های مغرور

آدم‌هایی که به‌جای امضا کردن، نام خود را می‌نویسند، خود را فردی باارزش می‌دانند و به توانایی‌هایشان ایمان دارند. آنها دوست دارند نامشان را در همه جا مطرح کنند و آنقدر خود را مطرح و توانمند می‌دانند که ممکن است گاهی مغرور و خودخواه جلوه کنند. این افراد تمام تلاش‌شان را می‌کنند تا در موقعیت‌های شایسته‌ای قرار بگیرند و از این راه احساس غرور‌شان را ارضا کنند.


امضای برونگراها

اگر با فردی روبه‌رو هستید که بزرگ و با حروف درشت امضا می‌کند، احتمالا با یک برونگرا در ارتباط هستید. بررسی‌ها می‌گوید آنها افراد با اعتماد به نفسی هستند که گاهی خودشان را بیش از حد باور دارند اما به‌دليل اراده قوی‌شان می‌توانید روی آنها حساب کنید. از طرف دیگر، کسانی که در سمت راست یک متن امضا می‌کنند، آدم‌هایی برونگرا و اجتماعی هستند که خیلی راحت با غریبه‌ها صمیمی می‌شوند و اگر با چنین فردی به مهمانی دعوت شوید، حتما به شما خوش می‌گذرد.

 

امضای صادق‌ها

برای آنکه بدانید با فردی صادق روبه‌رو هستید یا نه، می‌توانید از او بخواهید یک فرم را هم امضا کند. بررسی‌ها می گوید اگر او بالای فرم را امضا کرد، احتمالا آدم راستگویی نیست، اما اگر پایین فرم را امضا کرد، بیشتر می‌توانید به گفته‌هایش اعتماد کنید. از نظر آنها کسانی که بالای فرم را امضا می‌کنند، کمتر به تعهدات‌شان پایبند می‌مانند؛ پس بهتر است قبل از اعتماد کردن بهانه‌ای برای گرفتن امضایش پیدا کنید.

 

امضای لجباز‌ها

اما اگر طرف مقابل‌تان در امضایش از خطوط عمودی استفاده می‌کند، باید بدانید با فردی لجباز روبه‌رو هستید که معمولا هر کاری که بخواهد، انجام می‌دهد، چراکه این افراد، معمولا روی تصمیم‌ها و کارهایی که می‌خواهند انجام دهند، پافشاری می‌کنند. البته این خصلت آنها همیشه هم بد نیست، چون برای رسیدن به چیزی که می‌خواهند تلاش و پافشاری می‌کنند، اگر شما هم آدم لجبازی هستید، ‌احتمالا آسان با چنین فردی کنار نمی‌آیید.

 

امضای عصبی‌ها

اگر با فردی روبه‌رو هستید که امضایش شلوغ ‌است، بدانید که شخصیتی مضطرب و ناآرام دارد به ویژه اگر این شخص، امضایی با شکل‌های در هم و آشفته را انتخاب کرده ‌است، می‌توانید آسان‌تر احتمال مضطرب بودنش را مطرح کنید. چنین فردی آسان از کوره در می‌رود، پس در مقابل او کمی محتاط‌تر رفتار کنید. بعید نیست که این افراد آدم‌های شکاکی باشند و بخواهد از همه رفتارهای شما سر در بیاورند.

 

امضای درونگراها

افرادی که سمت چپ صفحه را برای امضا کردن انتخاب می‌کنند، آدم‌های خجالتی و درونگرایی هستند که راحت با هرکسی کنار نمی‌آیند. این افراد از اینکه به جمعی وارد شوند که کسی را در آن نمی‌شناسند عذاب می‌کشند و دوست ندارند کسی سر از کار‌شان در بیاورد. آنها سرشان به کار خودشان گرم است و قرار گرفتن در موقعیت‌های ناگهانی، می‌تواند آنها را به شدت مضطرب و حتی ناامید کند.

 

امضای مهربان‌ها

آدم‌های مهربان و بخشنده، هنگام امضا کردن، قلم را بسیار آرام روی کاغذ حرکت می‌دهند. سادگی امضای آنها، از قلب ساده‌شان خبر می‌دهد. آنها یا شخصیتی ساده دارند یا سواد بالایی ندارند. این افراد به راحتی حرف دیگران را باور می‌کنند و خودشان هم برای بزرگ‌تر جلوه دادن شخصیت‌شان به دروغ و فریب رو نمی‌آورند.


امضای سختکوش‌ها

کسانی که در امضایشان از خطوط منحنی و بدون زاویه استفاده می‌کنند، آدم‌های سختکوشی هستند که با هوش و پشتکار فراوانشان به هر چه بخواهند می‌رسند. این افراد برای رسیدن به اهداف خود بسیار مصمم و پر تلاش هستند و تا رسیدن به هدفشان، صبور و بردبارند.آنها حتی با وجود مشکلات هم، هرگز از تصمیم‌شان منصرف نمی‌شوند.

 

امضای‌خجالتی‌ها

کسانی که کوتاه و کوچک امضا می‌کنند، افرادی خجالتی هستند که اعتماد به نفس پایینی دارد. آنها به توانایی‌های خودشان شک دارند  و معمولا خود را در حاشیه قرار می‌دهند و در مهمانی‌ها به راحتی با غریبه‌ها صمیمی نمی‌شوند. آنها آنقدر به خودشان بی‌اعتماد هستند که حتی نمی‌خواهند در صفحه کاغذ جای زیادی را اشغال کنند و سعی می‌کنند امضایی کوچک داشته باشند.




پ.ن : نتایج سوال پست قبلی که از مجموع کامنت های دوستان بدست اومد رو در ادامه پست قبل نوشتم میتونید رجوع کنید به پست قبل و نتایج بدست اومده رو بخونید.

بعلاوه بعضی از دوستان خواسته بودن که منم نظرمو راجع به همون سوال بگم. نظر خودمم در ادامه مطلب همون پست نوشتم.