شب های قدر
الهی…
با خاطری خسته…
دلی به تو بسته!
دست از غیر تو شسته…
در انتظار رحمتت نشسته ام. میدهی کریمی نمی دهی حکیمی…
می خوانی شاکرم میرانی صابرم…
الهی احوالم چنانست که می دانی واعمالم چنین است که می بینی نه پای گریز دارم ونه زبان ستیز…
الهی مشت خاکی را چه شاید و از او چه برآید و با او چه باید…
دستم بگیر یا الرحمن الراحمین .
ملتمس دعای شما در این لیالی نور و رحمت و قدرم
و شهادت مولی الموحدین حضرت علی ع را تسلیت عرض مینمایم.
با خاطری خسته…
دلی به تو بسته!
دست از غیر تو شسته…
در انتظار رحمتت نشسته ام. میدهی کریمی نمی دهی حکیمی…
می خوانی شاکرم میرانی صابرم…
الهی احوالم چنانست که می دانی واعمالم چنین است که می بینی نه پای گریز دارم ونه زبان ستیز…
الهی مشت خاکی را چه شاید و از او چه برآید و با او چه باید…
دستم بگیر یا الرحمن الراحمین .
ملتمس دعای شما در این لیالی نور و رحمت و قدرم
و شهادت مولی الموحدین حضرت علی ع را تسلیت عرض مینمایم.
________________________________
+ نوشته شده در یکشنبه چهاردهم تیر ۱۳۹۴ ساعت 22:26 توسط محسن فولادزاده
|

گاهی گمان نمی کنی ولی می شود